...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ

۱

اوباما یا رامنی؟ مسئله این است!

جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ

قبل نوشت: دوستانی از من خواستند نظرم را درباره اینک رامنی رئیس جمهور شود به نفع ایران است یا اوباما، بنویسم. شد متن زیر. برخی جاهایش را دوست داشتم بیشتر و جامع تر توضیح دهم (بعضا خیلی ناقص است و اصلا روی هوا معلق مانده) و یا موارد دیگری هم اضافه کنم؛ اما ذهن خسته و آشفته ام توان طبقه بندی بهتر مطالب را نداشت. حالا نه اینکه من یک تحلیلگر سیاسی باشم اما صرفا جهت ثبت در حافظه این صفر و یک هایم اینجا آوردمش. همین!


الف ـ سیاست های کاخ سفید در قبال ایران در سه دهه گذشته، اگر چه با فراز و فرودهایی در روش ِ اِعمال اصول توأم بوده است اما همواره از یک رویکرد ثابت پیروی کرده و می کند.
اقدام به کودتا علیه نظام و انقلاب اسلامی، اقدامات نظامی چون ماجرای طبس، اعمال تحریم‮ های اقتصادی، سیاسی و نظامی و تلاش برای به انزوا کشاندن ایران در عرصه بین‮ المللی، بازیگردان اصلی جنگ ایران و عراق، تهدید جلوه دادن ایران علیه صلح و امنیت بین‮ الملل، حامی تروریسم نامیدن ایران، ایجاد تشنج و ناآرامی در کشورهای همسایۀ ایران، کمک به جریان ‮های معارض با نظام در داخل و خارج از کشور (همچون فتنه 88)، تهدید به عملیات نظامی، تحت فشار گذاردن ایران برای توقف برنامه‮ های هسته‮ای، ایجاد جنگ روانی و رسانه‮ ای علیه نظام و انقلاب اسلامی و ... از جمله این روش‮ هاست.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
به واقع در سه دهه گذشته، اگرچه اقدامات خصمانه امریکا علیه جمهوری اسلامی روز به روز افزایش یافته است، اما برآیند کلی ِ تاثیر این اقدامات و رویکرد ایران در مواجهه با آنها، به خوبی حاکی از جابجایی قدرت میان این دو کشور است. امریکا به عنوان یک ابر قدرت در حال افول و بر آمدن ایران به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در معادلات بین‮ المللی.‬‬

ب ـ بالتبع روسای جمهور دو کشور نقش موثری در فراز و نشیب‮ های مواجهه دیپلماتیک امریکا و ایران داشته و دارند. کما اینکه دیپلماسی ایران در دوران اصلاحات متفاوت از دیپلماسی در دولت‮ های نهم و دهم (به اصطلاح اصولگرا!!) بوده است. همین فاکتور اصول‮گرایی، باعث بروز مواضع قدرتمندانه‮ تری (نسبت به دوران اصلاحات) از سوی جمهوری اسلامی شده است.‬‬‬‬‬
این روزها که به انتخابات ریاست جمهوری امریکا نزدیک می‮شویم، فضای گمانه‮ زنی‮ ها و رصد و تحلیل‮ ها پیرامون نامزدهای انتخاباتی و مواضع آنها بسیار داغ است.‬‬‬‬
اگرچه روسای جمهور امریکا، قرار است همان رویکرد ثابت کاخ سفید را در قبال ایران داشته باشند، اما رصد و تحلیل نظرات و مواضع نامزدهای انتخاباتی در مورد مسائل مختلف ـ خاصه موضوعاتی که ارتباط مستقیم با ایران دارد ـ ، بسیار حائز اهمیت است.

1. برنامه هسته‮ای ایران: مواضع انتخاباتی اوباما در خصوص برنامه هسته‮ای ایران، همچون 4 سال گذشته ایجاد شبهه در صلح آمیز بودن برنامه‮‮ های هسته‮ای ایران است و ایران هسته ای را تهدید برای امنیت و ثبات بین‮ المللی می‮داند و بالتبع برای توقف برنامه‮ های هسته‮ای از گزینه تهدید و تحریم و فشار و ارعاب استفاده می‮کند. همین سیاست‮ های اوباما بر روند مذاکرات 1+5 در استانبول، بغداد و مسکو نیز بی تاثیر نبوده است . بگونه‮ای که در هر یک از این مذاکرات، 1+5 منفعلانه تر و بی آنکه بسته پیشنهادی درخوری داشته باشد، بر سر میز مذاکرات حاضر بوده است و با توجه به دست بالای ایران در این مذاکرات و انفعال 1+5 ـ که ناشی از خط گرفتن‮ های تکراری از امریکا و اسرائیل است ـ  این مذاکرات هنوز به نتایج دلخواه طرفین نرسیده است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
در مقابل رامنی این حد از اقدامات اوباما را کافی نمی‮ بیند و بیشتر قائل به عملیات نظامی است. البته که ایشان از مذاکرات دیپلماتیک نیز سخن به میان آورده است اما جمعبندی سخنان رامنی نشان می دهد ایشان این حد از تحریم ها و فشارها نسبت به ایران را ناکافی می‮ داند و متمایل به اقدام نظامی علیه ایران است.‬‬‬‬

2. اسرائیل: مواضع دو نامزد انتخابات امریکا نشان می دهد که هر دو اسرائیل را از حامیان اصلی خود می دانند و متقابلا حمایت از سیاست های اسرائیل را از وظایف اصلی و لایتغیر دولت آینده خود می ‮داند. در 4 سال گذشته اگرچه اوبا برادری و دوستی خود به اسرائیل را در اکثر قریب به اتفاق مسائل ثابت کرده است، اما برخی فراز و فرودها و اختلاف نظرها بین این دو، نشان از توفیق نه چندان اوباما در این امر را دارد. از جمله مهمترین آنها اختلاف نظرهایی است که درباره ایران دارند؛ اسرائیل که خواستار عملی کردن تهدید نظامی بر علیه ایران است و  اوباما این موضوع را در سطح تهدید باقی گذاشته است و تمایل چندانی به عملی کردن آن ندارد. هرچند که گزینه نظامی، از جمله فشارها و تهدیدهای مکرر دولت وی نسبت به ایران است اما همانطور که گفته شد فقط در سطح یک تهدید و اعمال فشار بر ایران باقی مانده است.
در این میان رامنی ـ رقیب انتخاباتی اوباما ـ با سفر اخیر به اسرائیل (این در حالی است که اوباما در مدت 4 سال ریاست جمهوری خود، اقدام به بازدید از اسرائیل نکرده است!)، حمایت بی دریغ خود از اسرائیل را به شیمون پرز اعلام کرده و از سیاست جنگ‮ طلبانه اسرائیل بر علیه ایران کاملا استقبال کرده است. حد حمایت بی دریغ رامنی به گونه‮ای است که حتی بیت المقدس را پایتخت اسرائیل می‮داند و با سیاست‮ های اشغالگرانه و حقیرانه اسرائیل در قبال فلسطین کاملا موافق است.‬‬‬‬‬‬

3. سـوریه: به دنبال موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و سرنگونی دیکتاتورها و دست‮نشانده‮ های امریکا و اسرائیل در برخی از کشورها ، اگرچه امریکا و اسرائیل برخی از پایگاه‮ های خود در منطقه را از دست دادند‮، اما از رهگذر این انقلاب‮ ها، به ایجاد فتنه و ناآرامی در سوریه مبادرت کردند. سوریه‮ای که به عنوان یکی از موانع بزرگ استراتژیک ـ به دلیل بزرگترین حامی ایران و مقاوت لبنان و فلسطین ـ بر سر منافع امریکا و اسرائیل است. لذا امریکا و همپیمانانش در منطقه به بهانه بهار عربی و آزادی خواهی مردم منطقه، شورشی را علیه بشار اسد به پاکردند و با تجهیز مخالفان بشار به انواع سلاح‮ های جنگنده، علنا و برخلاف ادعاهای بشردوستانه و حقوق بشرشان، موجبات کشته شدن صدها زن و کودک را فراهم کرد و  البته که قصه این روزهای سوریه را همه می‮ داند.‬‬‬‬‬‬‬‬
اوباما و رامنی بر سر این قصه توافق دارند. هر دو معتقد به تجهیز بیشتر شورشیان به سلاح جنگنده برای سرنگونی دولت بشار اسد هستند چرا که او را بزرگترین حامی ایران و حزب ‮الله می‮دانند. و اتفاقا هر دو هم نسبت به درگیری نظامیان امریکا در سوریه احتیاط را شرط واجب می‮دانند و معتقدند همان ترکیه را پیش مرگ منافع خود بکنند و خب ترکیه هم سودای "عثمانی" شدنی دیگر از این رهگذر دارد و ...‬‬‬

4. پاکستان و افغانستان: جنگ و درگیری و خونریزی در پاکستان و افغانستان ـ به بهانه مبارزه با تروریسم و خطر طالبان و القاعده که مولود و دست پروردۀ سیاست‮ های کاخ سفید است ـ اگرچه میراث به یادگار مانده از بوش است اما اوباما در اوایل ریاست جمهوری‮اش این سیاست خصمانه را ادامه داد. هرچند که در اواخر ریاست جمهوری‮اش سعی کرد با خارج کردن نظامیان امریکایی از این دو کشور از شدت و حدت آن بکاهد (و آن هم به دلیل هزینه زیادی بود که به لحاظ مادی و معنوی، درگیر کردن نظامیان برای دولت اوباما داشت) اما استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای انجام عملیات نظامی در دستور کار سیاست ایشان قرار گرفت.‬‬‬
اما رامنی کاهش فضای نظامی در این دو کشور، خاصه پاکستان را با توجه به داشتن صدها کلاهک هسته‮ای، تهدیدی برای امریکا و البته جامع جهانی می‮داند و به شدت بخشیدن به اعمال عملیات نظامی در این کشورها معتقد است.‬‬

جمع‮بندی: به طور کلی اوباما چه در دوران 4 سال ریاست جمهوری اش و چه در مواضع انتخاباتی‮اش، همواره سیاست هویچ و چماق را در قبال ایران اعمال کرده است. که البته ماحصل این روش اوباما نشان می دهد که در این نوع سیاست، آنکه بیش از دیگری متضرر شده است (و به اصطلاح هویچ بوده) خود امریکا ست. ‬‬
اما در مقابل، آنچه از مواضع رامنی پیش ‮بینی می ‮شود این است که وی همچون بوش و ریگان، سیاست‌ های خود را بر برتری نظامی آمریکا و رهبری جهان توسط این کشور پایه‌ ریزی نموده؛ اندیشه ‌ای که یادآور دوران جنگ سرد است و بطوریکه ایشان تلویحا خود را ریگان دوم می‮نامد.‬‬‬
هرچند همانطور که اشاره شد، رویکرد ثابت کاخ سفید در قبال ایران ثابت و لایتغیر است و فقط روش اعمال آن توسط روسای جمهورش تغییر می ‮کند و در کل هر فردی در کسوت رئیس جمهور، سر و ته کرباس ِ کاخ سفید هستند، لذا به نظر می رسد در انتخابات اخیر، انتخاب مجدد اوباما به عنوان ریئس جمهور، با توجه به تجربه 4 ساله اخیر و مواضع انتخاباتی اخیرش، برای جمهوری اسلامی ایران بهتر باشد.‬

و در آخر این نکته را نیز باید خاطر نشان کرد که اوباما و رامنی، دو فردند با یک سایه! سایه  ای به نام «اسرائیل»! گاهی کوتاه، گاهی بلند. اما همیشگی!!

۹۱/۰۸/۱۲
راحل

نظرات  (۱)

۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۱:۱۳ بانوی آرام
به گمونم تحصیلاتی در زمینه سیاسی یا یه همچین چیزی باید داشته باشین .آخه معمولا تو خانومها چنین تحلیل های سیاسی خیلی به ندرت دیده میشه .. من که خودم دربست هنگم در این جور موارد !
پاسخ:
تحصیلاتم سیاسی نیست. اما زیادی اهل سیاستم ,

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی