آوینی، یک تفکر بود!
آوینی، تنها نام یک فرد نبود ، آوینی یک تفکر بود و قلم آوینی نماد ِ «انقلاب ِ انسان»ی بود که در بزنگاه انقلاب ِ نفس، به مثابه یک «انسان انقلاب»، از بطن ِ انقلاب رویش یافت.
«حدیث نفس» آوینی تا «مرگ آگاهی» که نه، «شهادت آگاهی» آوینی، راهی است از زمین تا برین !
«بریدن ِ» آوینی از «من»، نه از جنس بریدنهای مرسوم، که از جنس «پریدن» بود از خاک به افلاک.
آوینی از «مین» که نه، از «من» گذشت که به «فکه»، که به آسمان رسید ...
دستخط حضرت آقا بر قرآن اهدایی به خانواده شهید مرتضی آوینی
اما این صدا، آن صدایى است که بزرگترین حرفها را مىزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً مىگفت: «این جوانان ما، به راههاى آسمان آشناترند تا به راههاى زمین.» این را چنان مىگفت که گویا راههاى آسمان را خودش رفته، دیده و مىداند که اینها آشناتر هستند! (بیانات حضرت آقا، 11/6/72)
و کلام آخر
ماجرای دستنوشتۀ بالای آقای سید مرتضی را از اینجا بخوانید