بُرد ـ بُرد؛ دو روی سکۀ بازی ِ آیت الله
بعد از آن همه شُوی رسانه ای و روانی، و تردید برای احساس تکلیفی دیگر از سوی حضرت آیت الله (که البته شده است پای ثابت رفتار انتخاباتی اش در همه این سالها)، حضرت ایشان در شنبه ای که آخرین روز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم بود، احساس ِ تکلیف بر حضرتشان مستولی می شود و در آخرین لحظات خودش را به میدان فاطمی می رساند!
اما جدا از اینکه هاشمی را در این بازی، فریب خوردۀ دیوار ِ خراب ِ وعدۀ حمایت اصطلاح طلبان می دانم ـ که تکیه بر آن، آوارهایش را بر سر تکیه زننده فرود خواهد آورد ـ ؛ و اینکه اصطلاح طلبان که دیگر امیدی برای «طلا گشتن» در فضای سیاسی ایران ندارند، به ناچار می خواهند هزینۀ «مس شدن» خود را از جیب ِ حضرت آیت الله و آویختن خود به عبای ِ کهنه اش بپردازند؛
و جدا از اینکه معتقدم حضرت آیت الله بی توجه به نتیجه انتخابات های پیشین، از نو فریب ِ درخواستهای نانوشتۀ مکرر ِ مردمی را خورده است و خودخواسته تصور واهی ِ دارا بودن ِ پایگاه مردمی را همچنان برای حیات ِ سیاسی اش حفظ می کند؛
معتقدم هاشمی سیّاس خوبی است و این قدرت را دارد که همزمان در چند زمین شطرنج بازی کند!
این روزها در رد یا تایید صلاحیت حضرت آیت الله گمانه زنی ها بسیار است. اما نتیجه تأیید صلاحیت شورای نگهبان هر چه که باشد، بردی نسبی برای او محسوب می شود و بر ثقل سیاسی اش ـ که با اشتباهات سالهای اخیر خاصه در فتنه ، کاهش یافته بود ـ افزوده خواهد شد.
گرچه به قول ِ صریح وزیر اطلاعات، هاشمی در فتنه 88 نقش داشته، و گرچه فرزندانش بازیگردان ِ فتنه بودند، و گرچه مواضع اخیر هاشمی نشان از زاویه غیرقابل انکارش با نظام و رهبری دارد، و لذا از نظر مردم و نظام شأنیت تکیه بر جایگاه ریاست جمهوری را ندارد؛ اما مدارای ِ مصلحتگون ِ نظام با وی که از رهگذر سابقه درخشانش در ایام قبل و بعد از پیروزی انقلاب نصیب حضرت ایت الله شده و به همین دلیل همیشه جزء مسئولین رده بالای نظام بوده است و سالها تریبون سیاسی ـ عبادی ِ مهمترین نماز جمعۀ کشور، یعنی نماز جمعه های تهران، در اختیارش بوده و ... در صورت «رد صلاحیت» همه آن مداراها و پستها و تریبونها زیر سوال می رود و این سوال در ذهن مردم شکل می گیرد که چه طور چنین فردی که از سوی رهبر آخرین ایستگاه تشخیص ِ مصلحت ِ نظام و قوای سه گانه است، و بعد از آن همه تریبون و حمایت های آقا (خاصه در نماز جمعه 29 خرداد 88) و ... رد صلاحیت شده است؟!
و بالتبع رد صلاحیت حضرت ایت الله بیش از آنکه برای نظام مفید باشد، هزینه هایی غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت و نظام تمایل ندارد از هاشمی، منتظری دیگری بسازد!
«تأیید صلاحیت» هم روی دیگر ِ سکۀ بُرد ـ بُرد ِ آیت الله است. چرا که با تأیید صلاحتش از سوی شورای نگهبان، تمام آن حرف و حدیثهایی که او را نقش آفرین فتنه 88 می دانست و تمام هجمه های این سالها، باد ِ هوا می شود و مگر می شود نقش آفرین فتنه و سمبل اشرافیت و باندبازیهای سیاسی و ... از سوی ِ مرجع ِ عالی ِ و عادل ِ شورای نگهبان تایید صلاحیت شود؟!
و البته اگر کار به اینجا بکشد، ما هم کم نچشیده ایم طعم تلخ ِ مصلحت را برای اینکه آقایان در دایره نظام باقی بمانند. فتأمل!
در هر حال نتیجه تعیین صلاحیت ها هر چه باشد، بردی نسبی برای حضرت آیت الله خواهد بود.
+ اما به دور از برد نسبی که هاشمی از این کاندیداتوری نصیبش می شود، اما خوب می داند که باز، شکست خورده انتخابات خود اوست و به احتمال زیاد در آخرین روزهایی منتهی به 24 خرداد که قرار است مردم حضورشان را حماسه آفرینی کنند، به بهانه کهولت سن و باز هم احساس وظیفه بگونه ای دیگر، از انتخابات پا پس می کشد و مهره اصلی ِ شطرنجش را وارد بازی انتخابات می کند! و البته همه اینها گمانه زنی بیش نیست.
+ درباب نامزد ِ جریان ِ انحراف هم حرف هست. اما به همین حد قناعت می کنم که بی ریشه گی و بی هویتی این جریان اقتضا می کند که برای تنفس در فضای سیاسی ایران و برای اینکه با پایان دولت فعلی خاطره ای تلخ در حافظه سیاسی مردم و نظام باقی نماند، خود را به عبای ِ آیت الله بیاویزد. (و البته که یک طورهایی تایید صلاحیتش با تایید صلاحیت حضرت آیت الله تأمین می شود.) لذا فضای انتخاباتی دوقطلبی در حال شکل گیری است؛ که تنها با وحدت و هوشیاری سه کاندیدای اصلی جبهه گفتمان انقلاب اسلامی است که این فضای دوقطبی به نفع انقلاب اسلامی شکسته خواهد شد. ان شاءالله.