جنگ هشت روزه غزه؛ نمایش گوشه ای از قدرت ایران
الف.
جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه و حالا جنگ 8 روزه. سیر نزولی شمارش روزها، نشان از افول قدرت پوشالی یک رژیم جعلی است.
واقعیت این است که این جنگ 8 روزه، گوشه ای از قدرت نظامی ایران بود که به رخ امریکا و اسرائیل کشیده شد.
وقتی سید حسن نصرالله عزیزمان در سخنرانی 29 آبان 91 صراحتا از نقش ایران و سوریه در تجهیز مقاومت به سلاح های نظامی می گوید: «باید بدون تعارف به نقش جمهوری اسلامی ایران و سوریه در ارسال موشک های فجر 5، موشک های گراد، موشک های ضدزره و موشک های ضد هوایی به غزه اذعان کنیم»؛
وقتی "زیاد نخاله" معاون دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین صراحتاً همۀ سلاح های موجود در غزه را، از فشنگ تا موشک متعلق به ایران می داند؛
و وقتی مسئولان نیز بی واهمه و با صراحت از کمک نظامی ایران به مقاومت خبر می دهد و حتی بالاتر از همه اینها، حضرت آقا در خطبه 14 بهمن 90 صراحتا از دخالت نظامی در جنگهای 33 روزه و 22 روزه می گویند: «ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم.»
ساده انگارانه است که خودی و ناخودی تصور کند که ایران تنها به دشمنی لفظی با صهیونیستها اکتفا می کند. این واقعیت آنقدر اظهر من الشمس است که حتی شیمون پرز در مصاحبه با CNN می گوید: «من حدس نمیزنم (که ایران از حماس حمایت میکند) بلکه میدانم که همینطور است!»
به واقع این جنگ، دوئل قدرت نظامی ایران و اسرائیل بود. گوشه ای بود از مانور نظامی ایران با موشکهای ساخته شدۀ شهید حسن تهرانی مقدم.
این جنگ پاسخی بود به تمام تهدیدات اسرائیل و امریکا. و این دو خوب دستشان آمد که هزینه حمله نظامی به ایران (که بالتبع با تمامی امکانات نظامی ایران انجام خواهد شد) بسیار گزافتر از هزینه ای است که در این 8 روز و در مقابل صرفا چند موشک ِ دور برد ِ ایران پرداخت کرد.
ب.
جنگ 8 روزه غزه هم تمام شد و رو سیاهی اش ماند برای داعیه داران جهان اسلام. همان های که به قول سید حسن به درد «تشییع جنازه و فاتحه خواندن» می خورند!
آن از قطر که سفرش به غزه، در واقع رصد و جمع آوری اطلاعات از تجهیزات نظامی مقاومت بود! قبل ترش هم با اهداء خودروهایی با فن آوری های دقیق و پیشرفته و مخفی ِ ردیابی، به حماس، نقش اساسی در عملیات ترور احمد الجعبری فرمانده عملیاتی گردان های قسام را داشت.
عربستان هم در سکوت کامل صرفا یک تماشاچی بود! ژست اعتراض آمیز ترکیه در قبال حمله اسرائیل هم بیشتر به یک طنز دیپلماتیک شبیه بود. مصر هم با سناریوی امریکا، نقش کدخدامنشی خود را ایفا کرد و نقش ناجی جنگ (و تاثیرگذارترین کشور) را در منطقه ایفا کرد!
ج.
اینکه «اسرائیل نابود خواهد شد»، صرفا یک ادعا نیست؛ و یا اینکه امام راحلمان مثلا به جای امریکا، اسرائیل را «شیطان بزرگ» ننامیده است، صرفا یک نظریه سیاسی نیست! اینها ایدئولوژی و بن مایه های انقلاب اسلامی است.
انقلابی که شأنیت و ارجحیتش به همین «اسلامی بودن»ش است که بی اسلامیتش در بزنگاه های دنیا و طوفان های سی و چهار ساله اش، محکوم به فنا می بود.
در هیاهوی سیاست بازی ها و سیاست زدگی های اهالی ِ تساهل و تسامح، یادمان باشد دعای فرج ما، «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر امریکا» ست؛ هم به زبان، هم به عمل.